قصه ی بهت من و چشم تماشایی تو
بخت مجنون من و خنده ی لیلایی تو
سبزی این غزل آمیزه ی رنگ من وتوست:
زردی روی من و آبی دریایی تو
نوبهارتو مگر زرد مرا سبز کند
برگ ریزان من و فصل شکوفایی تو
دست من باز به خرمای دو چشمت نرسید
دست کوتاه من و قامت افرایی تو
تن من منتظرمعجزه ی « آه» شماست
تن بی جان من و آه مسیحایی تو
شاعر: مصطفی رستگاری